معنی نان خمیرترش

جست‌وجوی مشابه

۱. خبز، نغن ۲. خوراک، طعام، غذا ۳. رزق، روزی ۴. معیشت

صنوبر، ناژو

۱. تاب توان رمق قوت، قوه ۲. شهنا، نای، نی ۳. حلقوم ۴. دم، رطوبت

بیآمیغ، بیآمیزش، بیغش، پاک، خالص، سره، صافی، صاف، صراح، محض، مروق، ویژه ≠ ناسره

۱. آتش، آذر ۲. جهنم، دوزخ ۳. انار، رمان ≠ آب، ماء

۱. نان ۲. رزق، روزی، معاش، معیشت ≠ ماء، آب

۱. اجاق، کوره ۲. محلپخت نان، کوره نانپز، کوره پخت نان

۱. روزی ۲. معیشت، نان ۳. توشه، درآمد، عایدی

خوراکی، خوراک، خوردنی، خورش، شیلان، غذا، قوت، مائده، نان ≠ آب، نوشیدنی، شراب

آذوقه، جیره، خواربار، خوردنی، شیلان، طعام، طعمه، غذا، قوت، مائده، نان ≠ پوشاک