نابفرهنگ مترادف و متضادبیآمیغ، بیآمیزش، بیغش، پاک، خالص، سره، صافی، صاف، صراح، محض، مروق، ویژه ≠ ناسره
سره کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیکوگردانیدن ۲. پاکیزه گردانیدن ۳. بیعیب ساختن ۴. خالص گردانیدن، ناب ساختن ≠ ناسرهگردانیدن
سرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیآلایش، بیآمیغ، بیغش، پاک، خالص، ناب، نیامیخته ≠ ناسره ۲. درست، صحیح ≠ نادرست ۳. خوب، نیک ≠ بد ۴. کامل، بینقص ≠ ناقص
خنجفرهنگ مترادف و متضاد۱. غنج ۲. عشوه، غمزه، کرشمه، ناز ۳. سرور، شادی، طرب، عیش ۴. بهره، سود، فایده، نفع ۵. خوش، دلپذیر، نیکو
جمیلفرهنگ مترادف و متضادآراسته، پریچهر، خوب، خوبرو، خوشنما، خوشآیند، خوشکل، خوشگل، زیبا، زیبارو، شکیل، صبیح، قشنگ، ناز، نیکو، وجیه
خلیقفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشاخلاق، خوشبرخورد، خوشخو، خوشخلق، مودب، متین، مردمدار، ملایم، نرم ≠ بدخلق ۲. سزاوار، شایسته، لایق ۳. خوگیر، انسپذیر ۴. مردمدار، مهربان، نرمخو، نیکخلق، نیکخ