نامنظمفرهنگ مترادف و متضادآشفته، بیترتیب، بینظم، پخش، پراکنده، پریشان، شلخته، شوریده، نابسامان، نامرتب ≠ مرتب
بیسامانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیترتیب، آشفته، پریشان، بینظم، نامرتب، نامنظم ≠ مرتب، منظم ۲. بیبرگ، بیتوشه، فقیر، درمانده، مستمند، بینوا، مسکین ≠ دارا، غنی ۳. آواره، بیخانمان، بیماوا، خانه
بینظمفرهنگ مترادف و متضادبیانضباط، بیترتیب، بیقاعده، درهم، قاطیپاطی، مختل، نامرتب، نامنظم ≠ مرتب، منظم
چریکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارتیزان، رزمنده، میلیشیا ۲. جنگجوی داوطلب، نیروی نظامیغیررسمی، حشر، لشکر نامنظم