نالایقفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیصلاحیت، بیعرضه، بیقابلیت، بیکفایت، غیرمستعد، غیرمستحق، نامستعد، ناشایسته، نامناسب ۲. بیارج، کمبها ≠ شایسته، لایق، مستعد
نالهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آه، جزع، شیون، فریاد، فغان ۲. تضرع، زاری، گریه، مویه ۳. زوزه، صیحه، ضجه، ندبه، نعره ۴. آوا، نغمه ۵. زخ، ژخ
نالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریدن، زاری کردن، ضجر، مویه کردن، موییدن، ناله کردن ۲. تضرع کردن، شکایت کردن، شکوه کردن، گلایه کردن
نالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریدن، زاری کردن، ضجر، مویه کردن، موییدن، ناله کردن ۲. تضرع کردن، شکایت کردن، شکوه کردن، گلایه کردن