نافرمانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تمرد، سرپیچی، سرکشی، طغیان، عصیان، گردنکشی، مخالفت، یاغیگری ۲. اثم، گناه، معصیت ≠ فرمانبرداری
نفرتانگیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنفرآمیز، تنفرآور، تنفرزا، منفور، نفرتبار، نفرتزا ۲. بد، زشت، کریه، نامطبوع