نافرمانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. تمرد، سرپیچی، سرکشی، طغیان، عصیان، گردنکشی، مخالفت، یاغیگری ۲. اثم، گناه، معصیت ≠ فرمانبرداری
بدعاقبتفرهنگ مترادف و متضادبدانجام، بدسرانجام، بدبخت، بدفرجام، ناخوشعاقبت، نافرجام ≠ خوشفرجام، عاقبتبهخیر، خوشعاقبت، نیکفرجام
بیانتهافرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپایان، بیحد، حدناپذیر، نهایتناپذیر، بینهایت، لایتناهی، بیکرانه ۲. نافرجام، نامتناهی ۳. نامحصور ≠ محدود