ناصحفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندرزگو، پندآموز، نصیحتگو، نصیحتگر، واعظ ۲. خیرخواه، دلسوز، عبرتآموز، مشفق
ناظرفرهنگ مترادف و متضاد۱. کارگزار، مباشر، وکیل ۲. متصدی، مراقب ۳. تماشاچی، تماشاگر، حاضر، شاهد، نظارهگر ۴. عاشق