معنی ناشق | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

ناحق

فرهنگ مترادف و متضاد

باطل، دروغ، غیرعادلانه، کذب، ناراست، ناروا، ناصواب ≠ بحق، حق

ناشاد

فرهنگ مترادف و متضاد

اندوهگین، حزین، غمزده، غمگین، گرفته، محزون، مغموم، ناخوشدل، ناکام ≠ شاد

ناشادمانی

فرهنگ مترادف و متضاد

اندوه، غصه، غمگینی، کرب، ناخوشدلی ≠ شادمانی

جست‌وجوی متن

ناسزاوار

فرهنگ مترادف و متضاد

غیرمستحق، ناحق، ناروا، ناشایست، ناشایسته ≠ سزاوار

باطل

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بیمعنی، ناحق ۲. نادرست، غلط ۳. ناراست، ناصواب ≠ حق، راست، صواب ۴. ابطال، فسخ، لغو، ملغا ۵. بیکاره، عاطل ۶. بیفایده، بیهوده، مهمل ۷. ضایع ۸. عبث ۹. دروغ، غیرو

خلافگویی

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. دروغگویی، ناحقگویی ۲. نقیضهگویی

ناراستگو

فرهنگ مترادف و متضاد

دروغگو، کذاب، ناحقگو ≠ راستگو، صدیق

برحق

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. راستین، حقیقی، بهحق، حقه ≠ ناحق ۲. محق، حقدار ۳. فیالواقع