ناآشنافرهنگ مترادف و متضاد۱. بیگانه، غریب، غریبه، غیر، مجهولالهویه، ناشناخته، ناشناس، نامانوس ۲. نابلد، ناوارد ≠ آشنا
بالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تفاخر، فخر، مباهات، نازش ۲. رشد، نشو، نمو ۳. رشد کردن، قد کشیدن، نمو کردن، نشوونما کردن ۴. نازیدن ۵. فخر کردن، مباهات کردن، تفاخر کردن ۶. افزایش یافتن، زیاد
تفاخرفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتخار، غرور، فخر، لاف، مباهات، ناز، نازش، ۲. نازیدن، فخر کردن، بالیدن، مباهات کردن