ناروفرهنگ مترادف و متضاد۱. متقلب، مکار، نادرست، ناروزن ۲. حقه، حیله، فریب، مکر، ناجوانمردی، نیرنگ ۳. ناراهوار ≠ درستکار
ناروافرهنگ مترادف و متضاد۱. حرام، نامشروع ۲. غیرجایز، ناحق، ناسزا، ناشایسته، ناشایست، نامعقول، ناوجه ۳. بیجا، ناکردنی، نبهره ۴. بد، سوء، ممنوع، نامعقول ۵. بیرونق، کاسد ≠ حلال
نابودفرهنگ مترادف و متضادپایمال، تلف، زایل، محو، مضمحل، معدوم، منهدم، نسخ، نیست، هدر، هلاک، هیچ ≠ هست
نابودیفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، امحا، انحطاط، انقراض، انهدام، زوال، فقدان، فنا، محو، نیستی، هلاک ≠ هستی