ناآشنافرهنگ مترادف و متضاد۱. بیگانه، غریب، غریبه، غیر، مجهولالهویه، ناشناخته، ناشناس، نامانوس ۲. نابلد، ناوارد ≠ آشنا
برزخفرهنگ مترادف و متضاد۱. درهم، دلخور، دمغ، گرفته ۲. بور ۳. ناخرسند، ناخشنود، ناراضی ۴. حایل، حاجز ۵. فاصله ۶. اعراف، عالم بالا، عالم مثال
خشنودیفرهنگ مترادف و متضادارضا، تراضی، خرسندی، خوشحالی، رضامندی، رضایت، شادمانی، شادی ≠ ناخشنودی، ناخرسندی