مالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندودن ۲. ماساژدادن، مالش دادن، مشتومال دادن ۳. مس کردن، لمس کردن، بسودن ۴. آغشتن، آغشته کردن ۵. تنبیه کردن، گوشمال دادن ۶. لغوشدن، از بین رفتن، ول شدن ۷. تص
ثروتمندفرهنگ مترادف و متضادتاجر، توانگر، دولتمند، غنی، مالدار، متعین، متمول، متمکن، میلیونر ≠ بینوا، تهیدست، فقیر، گدا