ممکن شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. میسر شدن، امکان یافتن، مقدور شدن ۲. عملیشدن، به حقیقت پیوستن، محقق شدن
چپفرهنگ مترادف و متضاد۱. میسره، یسار ≠ یمین ۲. یسار ≠ میمنه ۳. کژبین ۴. چپه، واژگون ۵. احول، کاچ، کاژ، لوچ ۶. کمونیست ≠ کاپیتالیست ۷. چپدست ۸. نادرست، ناراست ≠ راست ۹. مخالف، دشمن ۱۰