معنی میز دکان | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. کرسی ۲. ادرار، بول، پیشاب

۱. آژنگ، چین، شکن، شکنج ۲. مازن، مازو، مازوج ۳. ترک، رخنه، شکاف ۴. مازن، مازو، مازه، گلکاو

تملق، چاپلوسی، چربزبانی

چاپلوسی کردن، تملق گفتن، چربزبانی کردن

۱. ثغر، حد، حدود، سامان، سرحد، قلمرو، کرانه ۲. حاشیه، لبه، هامش ۳. خطه، ناحیه ۴. زمین، خاک ۵. بوزه، شراب ≠ متن ۶. بوم

۱. بذر، برز، تخم، دان، مغز، هسته ۲. تا، شماره، عدد ۳. حب، حبه، ریزه ۴. آبله

ممیز، مامورسانسور

میل، میله، لوله (ابزارپزشکی)

میخ، وتد

مطابق میل