مکانفرهنگ مترادف و متضاد۱. جا، جایگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسکن، مقام، مقر، موضع ۲. مقام، رتبه، پایه، جاه، منزلت ≠ زمان
بر افتادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. از میان رفتن، نابود شدن، نابود گشتن، نیست شدن، ورافتادن ≠ روآمدن ۲. ملغا، منسوخ گشتن، منسوخ شدن، متروک شدن ≠ متداول شدن، رایج گشتن، بابشدن ۳. قلعوقمع شدن، من
برطرف شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازبین رفتن، از میان رفتن، زایل شدن ۲. نیستشدن، نابود شدن ۳. مرتفع شدن ۴. حل شدن، فیصله یافتن ۵. تمام شدن، به پایان رسیدن
حاقفرهنگ مترادف و متضاد۱. وسط، میان، مرکز ≠ انتها ۲. حقیقت موضوع، حقیقت امر، واقع مطلب ۳. کامل ≠ ناقص
مرکزفرهنگ مترادف و متضاد۱. بین، میان، میانه، وسط ۲. پایگاه، جایگاه، قرارگاه، محفل ۳. محور ۴. کانون ۵. قلب