24 مدخل
شفیع، میانجیگر، میانجی، واسطه
پایمردی، تعهد، توسط، شفاعت، وساطت، میانگیری، میانهگیری
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
حدوسط، متوسط، معدل، میانه
۱. میانگین، میانه ۲. معتدل، میانهرو ۳. میانجی، میانگیر
۱. پایمرد، داور، شفیع، میانگیر، واسطه ۲. رابط
۱. میانجیگری، وساطت ۲. میانجیگری کردن، وساطت کردن ۳. ازطریق، وسیله