5 مدخل
شفیع، میانجیگر، میانجی، واسطه
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
پایمردی، تعهد، توسط، شفاعت، وساطت، میانگیری، میانهگیری
۱. میانگین، میانه ۲. معتدل، میانهرو ۳. میانجی، میانگیر
۱. پایمرد، داور، شفیع، میانگیر، واسطه ۲. رابط