22 مدخل
شفیع، میانجیگر، میانجی، واسطه
حدوسط، متوسط، معدل، میانه
معتدل ≠ تندرو، افراطی، دستراستی
اعتدال، مدارا ≠ تندروی، افراطیگری
مبین، بیانکننده، تبیینگر، بازگوکننده، توضیحدهنده
۱. میانگین، میانه ۲. معتدل، میانهرو ۳. میانجی، میانگیر
صرفهجویی، قناعت، میانهروی ≠ اسراف
۱. حدوسط، میانگین ≠ حداکثر، حداقل ۲. تعدیلگر، تعدیلکننده
۱. صرفهجو ≠ مسرف ۲. میانهرو
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن