32 مدخل
مک زدن
فریادرس، یاریکننده، یاریگر
آرامش، ایست، تامل، تانی، توقف، ثبات، درنگ، سکته، طمانینه، نرمش، وقار، وقفه
درنگ کردن، توقف کردن
بیهودهگو، پرحرف، پرگو، حراف، درازگو، وراج ≠ کمحرف
۱. مکث، آهستگی، کندی، ۲. تانی، سکون، سکینه، قرار، آرامش ۳. وقار، متانت
مکزدن، مکیدن، مک زدنی
۱. تانی، مکث ۲. انعطاف ۳. ورزش
مستیبخش، مسکر، مکیف، نشئهزا ≠ خمارآور، مستیزدا، سکرزدا
روانگردان، سکرآور، مکیف، نشئهزا ≠ خماریزا