معنی مکن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

مکنت

فرهنگ مترادف و متضاد

تمکن، تمول، تنعم، توانگری، خواسته، ثروت، دارایی، مال، هستی ≠ مسکنت

مکنون

فرهنگ مترادف و متضاد

پنهان، پوشیده، مختفی، مخفی، مستور، مکتوم ≠ آشکار، فاش، مکشوف

مکنونات

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. نهفتهها ۲. خیالات، اندیشهها، افکار

مانا

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. باقی، پایا، پایدار، جاوید، ماندنی ≠ زوالپذیر، فانی ۲. شبیه، مثل،

جست‌وجوی متن

مالومنال

فرهنگ مترادف و متضاد

دارایی، خواسته، مال و مکنت، ضیاع و عقار، مایملک، نعمت، هستونیست

بضاعت

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. سرمایه، مایه ۲. ثروت، دارایی، مال، مکنت، ملک ۳. کالا، مالالتجاره، متاع

تمول

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. استطاعت، تمکن، تنعم، ثروت، دارایی، مال، مکنت، منال، وسع ≠ فقر، نداری ۲. توانگری، ثروتمندی، مالداری ۳. توانگر شدن، دارا شدن، مالدار شدن، ثروتمندشدن ≠ مفلس شدن

ثروت

فرهنگ مترادف و متضاد

تمکن، تمول، دارایی، دولت، غنا، مال، مکنت، ملک، منال، نعمت، نوا، هستی

خرپول

فرهنگ مترادف و متضاد

توانگر، ثروتمند، بسیار ثروتمند، صاحب مکنت، پولدار، متمول ≠ آسوپاس، بیپول