معنی مکتوب | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

خط، دستخط، رقعه، رقیمه، طومار، عریضه، مراسله، مرقومه، مرقوم، منشور، نامه، نوشته، بنشته ≠ منقول، ملفوظ

نوشتن، تحریر کردن، به رشته تحریر درآوردن

۱. آموزشگاه، دبستان، دبیرستان، کالج، مدرسه ۲. کتاب، مکتبخانه ۳. مشرب، نحله

۱. منسوب ومربوط به مکتب ۲. مکتبرو ۳. پایبند بهمکتب، متعهد

اکتسابی، بهدستآمده، کسبشده ≠ فطری، جبلی

پنهان، پوشیده، سر، مجهول، مختفی، مخفی، مستور، مکنون، نهفته ≠ آشکار، مکشوف

مکتوب، نامه، نبشته، مرقومه، نوشته، نوشتهشده ≠ مسموع

مکتوبها، نوشتهها، نامهها، بنشتهها، رقعات، منشات، مرقومهها ≠ مجالس

نبشته مرقومه، مکتوب، مرقوم، مسطوره، نوشته ≠ منقول

۱. قرائتشده ≠ نوشته، مکتوب ۲. مدعیعلیه ≠ خواهان ۳. مدعو ≠ ناخوانده

۱. نوشته، مکتوب ۲. مضمون، محتوا، موضوع ۳. زمینه ≠ حاشیه ۴. سطح، گستره، پهنه ≠ حاشیه ۵. میان، درون ۶. نقش ۷. بوم ۸. بخش اصلی