محکمفرهنگ مترادف و متضاد۱. استوار، بادوام، پابرجا، پایدار، ثابت، سدید، قایم، قرص، مستحکم، مقاوم، مستقر، مضبوط ۲. سخت، سفت، شدید، فشرده، صلب ۳. جزم، راسخ ۴. قانعکننده، متقن، متین، مستدل
محکم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پابرجا شدن، استوار شدن، پابرجا گشتن ۲. چسبیدن، ثابت شدن ۳. شدید شدن، شدتیافتن
معاملاتفرهنگ مترادف و متضاد۱. معاملهها، دادوستدها، خریدوفروشها، بدهوبستانها ۲. رفتارها، کردارها، اعمال
بورسفرهنگ مترادف و متضاد۱. مرکز معاملات اوراقبهادار و سهام ۲. تحصیل به هزینه دولت یاموسسات ۳. شهریه، هزینه تحصیل