10 مدخل
در مظاناتهام، در معرض اتهام، دارای اتهام
اتهامبستن، اتهام داشتن، گناهکار دانستن، تهمت زدن
بازپرس، بازجو ≠ متهم
بدنام، رسوا، متهم، ننگین
۱. دادباخته، متهم، مقصر ۲. مجاب، مغلوب ۳. مجبور ≠ حاکم، دادبرده
بازجو، دادیار، قاضی، مستنطق، متهم
۱. بدگمان، شکاک، کجاندیش ۲. متهم، مظنون