موکول کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. منوط کردن، وابسته کردن، مشروط کردن ۲. واگذاشتن، واگذاری کردن، محول کردن
ماکولفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوراکی ۲. خوردنی، قابل خوردن ≠ مشروب، اشربه، نوشیدنی، آشامیدنی، قابل نوشیدن
تعویقفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاخیر، تعلیق، درنگ، وقفه، دفعالوقت، موکول ≠ تعجیل ۲. عقبانداختن، معوق گذاشتن ۳. تاخیر کردن، درنگورزیدن ≠ شتاب کردن، شتافتن، عجله کردن
موقوففرهنگ مترادف و متضاد۱. مشروط، مقید، منوط، موکول، وابسته ۲. بازداشته، گرفتار، زندانی ۳. تعطیلشده، متوقفشده ۴. بس، کافی ۵. وقفشده، موقوفه