38 مدخل
چنگزننده، رویآورنده، متوسل، تمسکجوینده
متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن
۱. پر، مشحون، مملو ≠ تهی، خلاء ۲. سیر ۳. مفصل، مبسوط ۴. بسیار، زیاد، فراوان
سوراخسوراخ، شبکهای، متخلخل
۱. مانندشده، شبیهشده، ماننده ۲. تشبیهشونده ≠ مشبهبه
متشبثشدن، متوسل شدن، چنگ زدن، گرفتن، آویختن، وسیله قرار دادن
متشبث شدن، دستاویز قرار دادن، متوسل شدن، تشبث کردن
مشبک
شبکهای، مشبک