معنی موقع | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. مدت، موعد، وقت، هنگام ۲. فرصت، موقعیت ۳. محل وقوع

وقتشناس، موقعیتشناس، فرصتشناس ≠ موقعنشناس

۱. جایگاه، محل ۲. مناسبت ۳. زمان مناسب، موقع، وضع، وضعیت، وضعیت مناسب

رخداد، حادثه، رویداد، ماجرا

۱. آرزومند، امیدوار ۲. چشمبهراه، منتظر ۳. توقعدار، پرتوقع ۴. زیادهخواه

توقع داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن، امیدداشتن

۱. جایگاه، محل ۲. مناسبت ۳. زمان مناسب، موقع، وضع، وضعیت، وضعیت مناسب

وقتشناس، موقعیتشناس، فرصتشناس ≠ موقعنشناس

۱. مناسبت، موقع، موقعیت، وضع ۲. مرحله، وهله ۳. زمینه، باب ۴. موضوع، مطلب ۵. محل ورود، مدخل ≠ مخرج، محل خروج

۱. زمان، وقت ۲. موقع، وهله، هنگام ۳. مهلت ۴. اثنا ۵. عمر، حیات ۶. دوران، روزگار

۱. مهلت، وعده ۲. فصل، موسم، موقع، وقت، هنگام ۳. اجل