مهندسفرهنگ مترادف و متضاد۱. فارغالتحصیلرشتههای مهندسی ۲. متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی ۳. طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی ۴. آرشیتکت، معمار
مهندسفرهنگ مترادف و متضاد۱. فارغالتحصیلرشتههای مهندسی ۲. متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی ۳. طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی ۴. آرشیتکت، معمار
شبیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان ۲. تعزیه، نمایش ≠ متضاد، مختلف
ماندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقامت گزیدن، ماندگار شدن، مقیم شدن ۲. توقف کردن، درنگ کردن ۳. درجا زدن ۴. خسته شدن، فرسودهشدن، کوفته شدن ۵. انتظار کشیدن، منتظرشدن ۶. زنده ماندن، زیستن، عمر