مدعیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادعاکننده، دعویکننده، شکایتکننده، خواهان ۲. حریف، خواهان، رقیب، مخالف ≠ مدعیعلیه، خوانده ۳. ناموسگر ۴. حقهباز، شارلاتان ۵. درخواستکننده
مزاحم شدنفرهنگ مترادف و متضادزحمتدادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمتافزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایهزحمت شدن، تصدیع دادن