4 مدخل
سوراخ بینی
بریده، جدا، گسسته، منقطع
لرزانک میوه، مربای عصاره میوه
۱. جدا، قطع، گسسته، منفصل، منفک، ناپیوسته ≠ پیوسته، ممتد ۲. بریده، منصرم