ماندنیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایدار، جاوید، مانا ۲. بادوام، دیرپا ۳. فراموشنشدنی، بهیادماندنی ۴. مقیم، ساکن
تمنا کردنفرهنگ مترادف و متضادآرزو کردن، آرزومند بودن، متمنی بودن، التماس کردن، خواهش کردن، درخواست کردن
تقاضا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مستدعی بودن، خواهش کردن، درخواست کردن، متمنی بودن ۲. مقتضی بودن، ایجاب کردن، اقتضا کردن
لامفرهنگ مترادف و متضاد۱. خمیده، منحنی ۲. تزویر، حیله، مکر ۳. تکبر، خودشتایی، ناز ۴. آرایش، زیب، زیور ۵. تیغ، خار، شوک ۶. پشمینه، ژنده ۷. کمربند، میانبند ۸. درع، زره