34 مدخل
درگذشته، متوفی، مرحوم، مرده، میت، وفاتیافته
مردن، درگذشتن، وفات یافتن، مرحوم شدن، بهرحمت خدا رفتن، فوت شدن
مرده، درگذشته، فوتشده
۱. تام، تمام، جامع، فراگیر، کامل، مبسوط، وافی ۲. استیفاشده ≠ مجمل
خزانهدار، خزانهدار کل، محاسب
۱. منتفذ، قدرتمند ۲. تاثیرگذار
فقید، متوفا، مرده، میت ≠ حی، زنده
۱. رفع، منتفی ۲. از میان رفته، ناپدید، معدوم، نابود
خاسر، متضرر، مغبون ≠ منتفع