25 مدخل
۱. بازداشتن ۲. جلوگیری، خودداری، دفع، قدغن، منع ≠ ترغیب
منعشدن، بازداشته شدن، جلوگیری شدن
باز داشتن، جلوگیری کردن، منع کردن
سپاسگزار، قدردان، متشکر، منتپذیر، نمکشناس ≠ کفور
سپاسگزار شدن، قدردان بودن، متشکر شدن، سپاس داشتن
۱. ممنون، متشکر، سپاسگزار ۲. تشکر، ممنون ۳. ممنونم، متشکرم، سپاسگزارم
بخشاینده، بخشنده، منان، وهاب ≠ منتقم
سپاسگزار، شکرگزار، ممنون، وامدار
سپاسگزار بودن، متشکر بودن، ممنون بودن، منتپذیر بودن
قدغن شدن، نهی شدن، ممانعت شدن، جلوگیری شدن