17 مدخل
پناه، پناهگاه، ماوا، معاذ، ملجا
الوان، رنگارنگ
بسوده، قابللمس، لمسکردنی ≠ غیرملموس
۱. قابللمس شدن ۲. قابلدرک شدن، ادراکپذیرشدن
۱. قابللمس کردن ۲. قابلدرک کردن، ادراکپذیر کردن
لمسکردنی، ملموس ≠ غیرقابللمس، ناملموس
پناه، پناهگاه، ملاذ
پناهگاه، ملجا، ملاذ، امنگاه
۱. عیاذ، ماوا، معاذ، ملاذ، ملجا ۲. تکیهگاه، حفاظ، مامن، مخفیگاه ۳. مفر
۱. دامن، کنار ۲. آغوش، بغل ۳. پناه، کنف، ملاذ ۴. عقل