معنی ملاطفت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

دلجویی، عطوفت، لطف، مهربانی، نوازش

لطف کردن، ملاطفت کردن، مدارا کردن، مهربانی کردن

دلجویانه، لطفآمیز، عطوفتآمیز، مهربانانه، نوازشگرانه ≠ قهرآمیز، قهرآلود

لطف کردن، ملاطفت کردن، مدارا کردن، مهربانی کردن

تسلی، عطوفت، ملاطفت، مهربانی، ناز، نواخت، نوازش

۱. نرمی کردن، ملاطفت کردن، مماشات کردن، تسامح کردن ۲. رفق کردن ۳. کنار آمدن، سازش کردن ۴. بردباری کردن، تاب آوردن

۱. دلجویی کردن، ملاطفت کردن، موردتفقدقراردادن، نوازش کردن ۲. بهنوادرآوردن، ساززدن ۳. زدن

۱. رافت، عطوفت، لطف، ملاطفت، مهربانی، مهرورزی، نرمی ≠ خشونت، درشتی ۲. مهربانی کردن، ملاطفت کردن، نرمی کردن، لطف کردن ≠ خشونتورزیدن