29 مدخل
روبرو، رویارو، مقابل، موازی
آزرده، اذیتدیده، رنجه، معذب
اذیتشدن، آزرده شدن، ناراحت شدن، رنجیده شدن، رنجیدن
۱. عذرها، پوزشها ۲. بهانهها، دستاویزها
پناه، پناهگاه، ماوا، معاذ، ملجا
ملاحی، ناخدایی، ناوبانی، ناوخدایی، ناوداری
محاذی، مقابل، موازات، همپا
۱. محاذی، همراستا ≠ متقاطع ۲. برابر، معادل، مساوی
کشتیبانی، ملاحی، ملوانی
۱. محاذی، موازی ۲. همدوش، همراه، همسفر، همگام