ملاحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاذبه، جذبه، خوشگلی، دلفریبی، شیرینرفتاری، لطافت ۲. نمکین بودن، بانمک بودن، ملیح بودن ۳. خوبرو بودن، شیرین رفتار بودن
مساحت کردنفرهنگ مترادف و متضاداندازه گرفتن، مساحی کردن، مساحت گرفتن، اندازهگیری کردن، مساحتگیری کردن، پیمودن
ملاحفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاشو، دریانورد، کشتیبان، ملوان، ناخدا، ناوبان، ناوکار ۲. شناگر، سباح، آبورز
ملاحدهفرهنگ مترادف و متضادملحدان، ملحدها، کافران، بیدینان، کفار، ایمانباختگان، بدکیشان، زندیقان، مشرکان ≠ مومنان