ملافرهنگ مترادف و متضاد۱. باسواد، تحصیلکرده، درسخوانده، عالم، فاضل ۲. آخوند، روحانی، شیخ ۳. مکتبدار ≠ امی، بیسواد، عامی
ملا شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. باسوادشدن، تحصیل کردن، درس خواندن، تحصیل کردن ۲. فاضل شدن، عالم شدن، سواددار شدن