13 مدخل
چاهکن، کاریزکار، قناعتساز، کاریزگر
آوازخوان، خنیاگر، خواننده، سرودخوان، سرودگو، نغمهخوان
صفحه نمایشکامپیوتر، مونیتور، تصویرنما (رایانه، تلویزیونو )، صفحهتصویر
۱. بیاننامه، بیانیه ۲. مرامنامه
۱. لاک ناخن زدن ۲. ناخن پیرایی کردن ۳. ناخنآرایی کردن
ناخنآراستن، لاک زدن، ناخنپیرایی کردن
مقنیگری، چاهجویی
۱. چاهجو ۲. مقنی، چاهخو، چاخو، چخو ۳. کننده چاه
چاهکن، کاریزساز، کاریزکن، مقنی
۱. خمیده، قوسدار، مقوس، منحنی، نون ۲. کاریزکن، مقنی
پیرو آئینمانی، وابسته به مانی، مانیگرا