17 مدخل
کلید، مفتاح ≠ قفل
۱. بذلهگو، تقلیدگر، دلقک، مسخره ۲. پیرو، تقلیدکننده ≠ مقلد
قلبشده، باژگونه، برگردانیده، وارونهشده، واژگون
مقلدانه، آمیختهبه تقلید، کورکورانه، تقلیدی، تقلیدگونه
کلید، مقلاد
۱. ادا، مقلدی، مقلدگری ۲. پیروی، دنبالهروی ۳. پیروی کردن، تبعیت کردن
شوخ، لطیفهپرداز، لطیفهگو، مزاح، مقلد، هزال ≠ جدی