10 مدخل
پیمان، پیمانکاری، کنترات
کنتراتدادن، واگذار کردن (کار به پیمانکار)
پیمانکار، کنتراتچی، مقاطعهچی، مقاطعهگر
۱. مقطعها ۲. برشها
مقاطعه
مقاطعهکار
تعهد، شرط، ضمان، عهد، قرارداد، قول، معاهده، مقاطعه، مقاوله، میثاق، وعده
پیمان، پیماننامه، قرارداد، مقاطعه