مفلسفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیچیز، بینوا، تهیدست، درویش، فقیر، گدا، مستمند، مسکین، معسر، ندار ۲. محجور، یکلاقبا، ورشکست، ورشکسته ≠ دارا، منعم
مفلس شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیچیزشدن، معسر گشتن، بینوا گشتن، تهیدست شدن، فقیر شدن ۲. ورشکست شدن، ورشکسته شدن
مجلسفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، پارلمان، جرگه، جلسه، حله، کنگره، لجنه، مجمع، محفل، معشر، نشست ۲. مجلسگاه، نشستگاه، جاینشستن ۳. مجمع درس، مجمع وعظ ۴. محضر، حضرت، پیشگاه ۵. پرده (نمایش
بیمایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیسرمایه، مفلس، خرمنسوخته، بیپول، بینوا، بیچیز ≠ سرمایهدار، پرمایه ۲. بیقدر ۳. بیهنر، کمدانش
بیپولفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیسرمایه، بیمایه، بینوا ≠ سرمایهدار ۲. تنگدست، تنگعیش، تهیدست، مفلس ≠ ثروتمند، دارا ۳. بیچیز، فقیر، متعسر ≠ غنی