مغرمفرهنگ مترادف و متضاد۱. وامدار، مقروض، مدیون ۲. غرامتگیرنده، تاوانستان ۳. گرفتار، شیفته، اسیر محبت
مجرمفرهنگ مترادف و متضادبزومند، بزهکار، تبهکار، تردامن، خاطی، خطاکار، گناهکار، گنهکار، مذنب، مقصر ≠ بیگناه
تاوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدل، جبران، جریمه، خسارت، عوضی، غرامت، کفاره، مغرم ۲. عوض، مابهازا، جریمه
تابانفرهنگ مترادف و متضاد۱. براق، تابنده، تابناک، درخشنده، درخشان، رخشان، رخشنده، روشن، فروزان، لامع، متجلی، مشعشع، مضیء، منیر ≠ بینور، تاریک، مستنیر ۲. تاوان، خسارت، غرامت، مغرم