59 مدخل
عنبرین، عنبرآمیز
آگاه، بیدار، هوشیار ≠ غافل، خفته
۱. بیدار گشتن، آگاه شدن، آگاهی یافتن ۲. تنبیهشدن
اثیم، خاطی، گناهکار، مجرم، معصیتکار ≠ معصوم
پرستشگاهها، معبدها، عبادتگاهها
گذرگاهها، شوارع، راهها، معبرها، گذرها
تعبیرگر، معبر
خوابگزار، معبر
پرستشکده، عبادتگاه، معبد