معنی معصوما | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. معصوموار ۲. بیگناهانه

۱. بیگناه ۲. پارسا ۳. پاکجامه، پاکدامن، عفیف ۴. خطاناپذیر ≠ اثیم، گناهکار

پاک، بیگناه، باعصمت، عصمتپرست، پاکدامن

۱. بیگناهی، پاکدامنی ۲. عفاف، سادگی، بیپیرایگی ۳. مظلومیت

آگاهی، اطلاعات، بینش، سواد، مایه

۱. معصوم ۲. ولی ۳. پیشرو، پیشوا، راهبر، راهنما، رهبر، شیخ، قاید، قدوه، قطب ۴. پیشنماز ≠ ماموم

۱. معصوموار ۲. بیگناهانه

دادهها، دانستهها، معلومات، مفروضات ≠ مجهولات

۱. بیگناهی، پاکی، تبرئه، معصومیت ۲. بیزاری، تنفر، نفرت ۳. خلاصی، رهایی، نجات ۴. دوری، بری ۵. اجازه، منشور ۶. حماله ۷. تبرئه شدن، رها شدن، مبرا شدن

بیتقصیر، مبرا، بیگنه، معصوم ≠ گناهکار، بزهکار