30 مدخل
۱. مربوط به مرز ۲. سرحدی ۳. سرحدنشین
مربوط به معده، گوارشی
ارجمند، بزرگوار، عزیز، محترم، معظم، مکرم
عزتمند، عزیز، گرامی، محترم، مکرم
۱. افسونگر، جادوگر، ساحر ۲. مارافسا
مذکور، مزبور، معزیالیه، نامبرده
معزم، افسونگر مار، مارگیر
گرانقدر، معز، بزرگوار
۱. ایست(قلبی، مغزی)، فجاه، ۲. توقف، درنگ، سکوت، صمت، مکث، وقفه ۳. آسیب، لطمه
۱. مراد، معنی، مفهوم، منطوق ۲. باطن، کنه ۳. مطلب، موضوع ≠ صورت، لفظ، مصداق