4 مدخل
۱. درعذاب، ناراحت، دررنج ۲. عذابشده، شکنجهشده
عذاب دادن، اذیت کردن، شکنجه کردن
آزرده، اذیتدیده، رنجه، معذب
دردسر داشتن، زحمت داشتن، گرفتار عذابشدن، معذب بودن