15 مدخل
زاویهنشین، عزلتگزین، گوشهگیر، گوشهنشین، معتکف
گوشهگیر، گوشهنشین، معتزل، معتکف، منزوی
عزلتنشین، گوشهگیر، معتزل، معتکف
۱. گوشهگیر، معتکف، معتزل، منزوی ۲. ریاضتکش ۳. چلهدار
خلوتی، رهبان، زاویهنشین، گوشهنشین، معتزل، معتکف، منزوی ≠ معاشرتی
گوشهنشین، منزوی، خلوتگزیده، خلوتنشین، معتزل، عزلتنشین، معتکف