مطمئنفرهنگ مترادف و متضادآرام، آسودهخاطر، ایمن، خاطرجمع، دلگرم، زاهل، قانع، معتمد، موثق، قابل اطمینان، موثوق، واثق ≠ نامطمئن
مامانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ام، مام، مادر، ننه، والده، بابا، پاپا، پدر ۲. ناز، ناب، قشنگ، مامانی ۳. مطلوب، دوستداشتنی ≠ بابا، پاپا، پدر
معتقد شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. باور کردن، مطمئن شدن ۲. اعتقاد آوردن، ایمانآوردن، گرویدن ≠ منکر شدن ۳. ارادت پیدا کردن