مبادرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقدام ۲. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۳. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۴. اقدام کردن، دستیازیدن
مبادرت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۲. اقدام کردن، دست یازیدن، مبادرت ورزیدن
مصابرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بردباری، تحمل، شکیبایی، صبر ۲. بردباری کردن، تحمل کردن، شکیبایی ورزیدن، صبر کردن ≠ ناشکیبایی
مبادرت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۲. اقدام کردن، دست یازیدن، مبادرت ورزیدن
تاملفرهنگ مترادف و متضاد۱. تانی، درنگ، مکث، تاخیر ۲. شکیبایی، مصابرت ۳. اندیشه، تعقل، تفکر، غور، فکر، ژرفاندیشی ۴. مراقبه، مکاشفه ۵. اندیشه کردن، اندیشیدن، تعقل کردن ۶. درنگ کردن ۷. دو