مشوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسیمه، آشفته، بیآرام، پریشان، شوریده، مضطرب، ناراحت، نگران، هراسان ۲. نامرتب ≠ آرام
مشوش کردنفرهنگ مترادف و متضادآشفته کردن، پریشان کردن، مشوش داشتن، آسیمه کردن، مضطرب ساختن ≠ آرام ساختن
مشوش کردنفرهنگ مترادف و متضادآشفته کردن، پریشان کردن، مشوش داشتن، آسیمه کردن، مضطرب ساختن ≠ آرام ساختن