مشغول کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرم کردن، مشغول داشتن ۲. به کار واداشتن ۳. درگیر کردن، گرفتار کردن
چسبیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیوستن، متصلشدن ۲. محکم گرفتن ۳. التصاق ۴. محکمشدن ۵. تمسک ۶. مشغول شدن، سرگرم شدن
مشغول کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرم کردن، مشغول داشتن ۲. به کار واداشتن ۳. درگیر کردن، گرفتار کردن